احمدینژادیها با مواضع ساختارشکنانه به دنبال چه هستند؟
رویداد۲۴- با آزادی حمید بقایی معاون اجرایی دولت احمدینژاد از زندان موج جدیدی از هجمههای یاران احمدینژاد نسبت به مسئولان کشور آغازشده است.
این در حالی است که سخنان ساختارشکنانه برخی از نزدیکان احمدینژاد مانند اسفندیار رحیم مشایی نشاندهنده این مسئله است که یاران احمدینژاد به دنبال فضاسازی جدیدی در سپهر سیاسی ایران هستند.
به نظر میرسد در شرایط کنونی احمدینژاد و یاران نزدیکش یعنی بقایی و مشایی چهار سناریو را پیش روی خود میبینند و تلاش میکنند با استفاده از این سناریوها به اهداف خود برسند.
نخست اینکه احمدینژاد بارها نشان داده که برای وی بهترین دفاع، حمله است. درنتیجه در شرایط کنونی که احساس میکند بازی بزرگ سیاسی را در ایران بهصورت کامل باخته است تصمیم دارد مانند همیشه با یک حرکت غیرمنتظره از سقوط کامل خود جلوگیری کند.
آینده سیاسی احمدینژاد از زمانی شکل بحرانی به خود گرفته که بهتازگی دیوان محاسبات کشور اتهامات احمدینژاد را تأیید کرده و وی در آستانه انفصالازخدمت است. درنتیجه احمدینژاد بهمانند همیشه به دنبال فرافکنی و گمراه کردن افکار عمومی از این ماجراست.
سناریو دوم که تا حدود زیادی حیثیت سیاسی احمدینژاد را هدف قرار داده است مجرم شناخته شدن بسیاری از نزدیکان وی است.
این در حالی است که تاکنون جرم ۱۵ نفر از مدیران دولت احمدینژاد محرز شده و این افراد در زندان به سر میبرند. به همین دلیل احمدینژاد و یارانش تلاش میکنند با موضعگیری رادیکال، قوه قضائیه را برای پیگیری بیشتر این پروندهها تحتفشار قرار بدهند.
سناریو سوم که از اهمیت زیادی برخوردار است این است که احمدینژاد به پشتوانه هشت سال ریاست جمهوری احساس میکند که از برخی پشت پردهها درباره برخی افراد باخبر است که اگر زیاد به وی فشار وارد شود آنها را افشا خواهد کرد.
این در حالی است که اغلب این تفکرات احمدینژاد توهم است و با واقعیتهای فضای سیاسی ایران همخوانی ندارد. بااینوجود احمدینژاد تلاش میکند به شکلی رفتار کند که گویا در پشت پرده خبرهایی است که تنها وی از آن اطلاع دارد. این نوع رفتار احمدینژاد بیش از آنکه تهاجمی و از موضع قدرت باشد از موضع ضعف و استیصال است.
و سناریو چهارم که توسط مشایی اجرایی میشود قهرمان سازی یاران نزدیک احمدینژاد برای افکار عمومی و مظلوم جلوه دادن وی است. به نظر احمدینژاد نیز بهترین گزینه برای این کار اسفندیار رحیم مشایی یار غار وی در هشت سال ریاست جمهوری است.
مشایی که یکی از شخصیتهای پررمزوراز دولتهای نهم و دهم بود با علم به اینکه ماهیت وی برای همگان روشنشده تلاش میکند خود را پیشمرگ احمدینژاد کند تا جریان احمدینژاد بیش از این آسیب نبیند. بااینوجود به نظر میرسد با حکم احتمالی انفصالازخدمت احمدینژاد وی بهصورت قطعی به پایان عمر سیاسی خود نزدیک شده است.
احمدینژادی که روزی با هزار امید و آرزوی اصولگرایان به ریاست جمهوری رسید و خیلی زود لقب پدیده هزاره سوم به خود گرفت در حال غروب در سپهر سیاسی ایران است. سیاستمداری که در تاریخ معاصر ایران به دلیل اشتباهات فاحش خود کمنظیر خواهد بود.
بدون شک آیندگان بیش از آنکه از رویکرد و مشی احمدینژاد پیروی کنند تلاش خواهند کرد اشتباهات وی را تکرار نکنند و سرنوشتی مانند وی پیدا نکنند. خودمحوری، غرور وبرتری طلبی احمدینژاد را بهجایی رساند که امروز بهجز بقایی و مشایی که وضعیتی شبیه خود وی دارند کسی از یارانش در کنارش باقی نمانده و وی به یک سیاستمدار تنها در تاریخ معاصر ایران تبدیلشده است.
سیاستمداری مانند مظفر بقایی و یا خلیل ملکی که بیش از آنکه متکی به جریان و گروه سیاسی خود باشند روی اقدامات فردی خود حساب باز میکردند و درنهایت نیز با ورشکستی سیاسی مواجه شدند.
نظرات
ارسال یک نظر