اسرائیل: آشنایی با « کوروش منجی یهودیان»
خیابان «کوروش شاه» در تل آویو
به مناسبت روز کورش و مخالفتهای مقامات با گردهمایی مردم در آرامگاه کورش در پاسارگاد این بلاگ که اولین بار در سال ۱۳۹۲ منتشر شده بود بازنشر می شود.
در مورد اهمیت نقش کوروش بزرگ در میان یهودیان اطلاعات کلی داشتم. مثل بیشتر مردم می دانستم که پادشاه هخامنشی فرمان آزادی یهودیان را صادر کرد و به آنها اجازه داد به سرزمین اجدادی شان برگردند. برای آشنایی بیشتر با دکتر کامران اورشلیمی (داوید یروشلمی David Yeroushalmi) ایران شناس دانشگاه تل آویو تماس گرفتم. فهمیدم موضوع خیلی جدی تر از این حرفهاست. همین بس که کوروش از نظر یهودیان در رده یک منجی مقدس است.
آقای دکتر ممکن است خودتان را معرفی کنید؟
کامران اورشلیمی، در تهران به دنیا آمدم و تقریباً ۱۶ سالم بود که به اسرائیل مهاجرت کردم. بعد از تحصیلات دانشگاهی دکترا یم را از دانشگاه کلمبیا گرفتم و در حال حاضر در دانشگاه تل آویو در بخش تاریخ خاورمیانه و در مرکز ایران شناسی در همین دانشگاه مشغول به کار و تحقیق و تدریس و نوشتن و سخنرانی و دیگر فعالیت های دانشگاهی هستم. در دانشگاه زبان فارسی و تاریخ ایران درس می دهم - کورس های زبان مقدماتی و کورس های مختلف مربوط به متون فارسی. رشته تحقیقاتی من به جز تاریخ ایران مربوط میشود به تاریخ و بخصوص میراث فرهنگی یهودیان فارسی زبان.
نقش کوروش در تاریخ یهودیان از چه زمانی شروع میشود؟
یهودی ها در سال ۵۸۶ پیش از میلاد به وسیله امپراتوری بابل و امپراتور قدرتمند آن موقع «بُخت نصر» (Nebuchadnezzar) بعد از تخریب بیت المقدس اول به طرف مرکز امپراتوری بابل، عراق امروز، در سرزمین بین دجله و فرات، بعنوان بَرده برده میشوند. بابلی ها توسط پایه گذار امپراتوری هخامنشی، کوروش بزرگ، در مقابل ارتش ایرانی ها سقوط میکند و تمام این مناطقی که تا آن موقع تحت حکومت بابلی ها بوده از جمله جایی که یهودیان مستقر شده بودند تحت حکومت هخامنشی ها قرار میگیرد. کوروش بعد از سقوط بابلی ها، در سال ۵۳۹ پیش از میلاد، منشور آزادی ملل و اقوام تحت ستمی که به وسیله آشوری ها و بعد به وسیله بابلی ها به طرف سرزمین وسیع تر ایران آورده شده بودند، صادر می کند. این منشور دو مفهوم دارد. یکی در واقع آزادی ادای وظایف مذهبی و ادامه زندگی بر طبق عقاید و ایمان و کیش خاص هر کدام از آن ها بوده. و دوم اینکه کورش اجازه میدهد آنهایی که به عنوان اسرای جنگی منتقل شده بودند به سرزمین های خودشان برگردند.
یکی از آن اقوام یهودیان بودند که در همان دوره به وسیله سران امپراتوری هخامنشی این اجازه را میگیرند و به آنها حتا کمک مالی و معنوی و سیاسی داده میشود که بروند به سرزمین اسرائیل آن موقع یا فلسطین. البته در این مورد بحث زیاد است که باید اسمش را چه گذاشت ولی از نظر جغرافیایی این قسمت همان جایی است که یهودیها از سال ۱۳۰۰ پیش از میلاد تا انهدام بیت المقدس اول در سال ۵۸۶ پیش از میلاد زندگی می کردند. کوروش این اجازه را میدهد که آنها برگردند و زندگی سیاسی و اجتماعی و مذهبی خودشان را از سر بگیرند.
در این باره ما شکی نداریم چون اسناد تاریخی خیلی زیاد است، بخصوص در تورات. تورات از سه قسمت تشکیل شده. بخشی از تورات کتاب های تاریخی هستند که در آنها اطلاعات زیادی داریم. ما دقیقاً میدانیم روابط کوروش و سران حکومت هخامنشی با یهودی ها چگونه بوده. میدانیم یکی از سران قوم که به آنها این اجازه برگشت به سرزمین اسرائیل داده می شود «عزرا» بوده. در تورات کتاب عزرا و کتابی به اسم «نحمیا» داریم که در واقع این دو شخصیت های تاریخ یهود هستند که به عنوان نبی و پیغمبر محسوب میشوند و از نزدیکان درجه یک کوروش و بعدها داریوش دوم بودند.
منظور شما نزدیکان سیاسی است؟
نزدیکان سیاسی و نزدیکان نظامی و به اصطلاح اداری آن موقع که از قرار معلوم با کوروش روابط اجتماعی نزدیک داشتند. بخصوص عزرا. در سال ۵۳۹ قبل از میلاد وقتی کوروش منشور را صادر می کند نه تنها به عزرا این اجازه را می دهد که یهودی ها را به سرزمین خودشان برگرداند، بلکه حتا سمبل های مذهبی که از بیت المقدس اول بابلی ها با خودشان آورده بودند به سرزمین بابل، کوروش آنها را جمع میکند و به عزرا میدهد و میگوید آنها را به عنوان نمونه حسن نیت کشور ایران و سرزمین هخامنشی برگردان و وقتی بیت المقدس دوم را نوسازی میکنید این لوازم و اسباب آلات را با خودتان برگردانید و آنها را عزرا برمیگرداند به اسرائیل.
در تاریخ یهودیان اهمیتی که به کوروش داده شده تا چه اندازه است؟
در نوشته های مقدس یهود که اساس آن همان تورات است کوروش تنها شخصیتی است که از او بطور صریح حدود ۲۰ بار به عنوان منجی یا نجات دهنده قوم یهود و انجام دهنده رای خداوندگار یاد می شود. خیلی مشکل است که بشود با دیگر شخصیت های مذهبی قوم یهود مقایسه کرد ولی یکی از والاترین و بالاترین شخصیت های مذهبی است، درصورتی که خودش اصلا یهودی نبوده و هیچ ریشه مذهبی هم نداشته ولی شخصی است که بخاطر دِینی که به یهودیها ادا کرده در بین آنها جایگاهی دارد که میشود گفت در بالاترین سطح تاریخی است.
غیر از خواندن کتاب تورات و درسهای تاریخی، آیا یهودی ها در مراسمشان از کوروش یادی میکنند؟
در هیچ یک از عیدهای مخصوص یهودیان روزی به افتخار کوروش اختصاص داده نشده. ولی به خاطر اینکه نام کوروش در تورات به صورت خیلی مثبت ذکر شده یهودی ها وقتی در کنیسه های خودشان بخشی از کتاب انبیا را می خوانند از کوروش به عنوان منجی یهود نام می برند. این از نظر مذهبی است. از نظر تاریخی به اهمیت کوروش خیلی بیشتر برمی خوریم تا اعیاد یا مراسم مذهبی یهود.
مقام و جایگاه کوروش در نوشته های دیگر یهودی بخصوص در کتاب تفسیری بزرگ تلمود ذکر شده. و این اتفاقی نیست. کتاب تلمود تحت یک حکومت ایرانی دیگر نوشته شده که آن حکومت ساسانی هاست، از سال ۲۲۰ بعد از میلاد تاسقوط امپراطوری ساسانی با حمله اعراب به ایران در اواسط قرن 7 (سال ۶۳۴). بخصوص تلمودی که در بابل یعنی در عراق امروز (در امپراتوری ایران آن زمان) نوشته شده و یهودی ها به تعداد خیلی زیادی در آن مناطق زندگی میکردند و مراکز مذهبی یهود در آنجا بوده، حتا بیشتر از سرزمین اسرائیل امروز. و در آن کتاب ها از کوروش داستان ها و روایات و تفسیر های زیادی وجود دارد. در تمام این داستانها و روایات اشاراتی که شده بصورت تحسین آمیز است و همواره و همیشه با تقدیر از نقش کوروش در تاریخ یهود نام برده شده.
یک موضوع دیگر هم میخواهم به آن اشاره کنم که خیلی جالب است. ما تا حالا در مورد یهودیان به صورت کلی صحبت کردیم یعنی به عنوان یک قوم. اما یهودیان فارسی زبان که در ایران زندگی میکردند کسانی بودند که میتوانستند به سرزمین اسرائیل برگردند. وقتی کوروش اجازه میدهد که یهودیان برگردند، تعداد زیادی از آنها که از اسرای جنگی یا برده بودند یا به زور به آنجا آورده شده بودند، ترجیح میدهند بمانند و در دوره هخامنشی در ایران زندگی میکردند. اینها تا امروز در ایران زندگی میکنند کما اینکه ما امروز در حدود ۲۰ تا ۲۵ هزار یهودی داریم که در شهرهای بزرگ ایران مثل تهران و اصفهان و تا حدودی در یزد زندگی میکنند که البته تا کرمانشاه و همدان. و تا قبل از انقلاب در تمام سرزمین ایران پخش بودند و بعداً به علت های مختلف تصمیم گرفتند مهاجرت کنند ولی هنوز عده زیادی در ایران هستند.
این برداشتیست از یهودی های ایران نسبت به ایران و علاقه ای که نسبت به ایران و تاریخ ایران دارند. این را برای چه گفتم؟ چون به غیر از نقش کوروش در تاریخ، ادبیات یهودیان ایران هم به صورت نوشته های منظوم، یعنی به صورت شعر، یا نوشته هایی به صورت نثر وجود دارد. این ها را یهودی ها از اوایل قرن دهم میلادی شروع میکنند به نوشتن و آثار زیادی داریم که همه به زبان فارسی است ولی با حروف عبری.
در مورد چه موضوعاتی؟
بیشتر تفسیرات مذهبی یهود است ولی البته فقط مذهبی نیست. اشعار زیاد و منظومه های مختلف دارند که شبیه همان منظومه های ادبی فارسی است، تحت تاثیر فردوسی و نظامی و تا حد زیادی مثل شعرای صوفی گرا و عرفانی ایران مثل جامی و رومی. این نوشته های فارسی یهود در واقع حدود هزار سال پیش شروع میشود و در قرن سیزدهم میلادی شاهین، اولین شاعر بزرگ یهود ایران، را داریم که در بین یهودیان ایران معروف است. در حدود دوره ایلخانی ها.
یکی از کتابهایی که این شاعر بزرگ یهودی مینویسد «اردشیر نامه» است که اختصاص دارد به داستان حضرت کوروش و اتفاقاتی که در مورد یهودیان در محیط سرزمین ایران میافتد. یکی از چیزهای خیلی جالب این است که یهودی های ایران اعتقاد دارند حضرت کوروش فرزند اِستر است. اِستر همان ملکه یهودی ها بوده .اینطورکه شاهین گزارش داده یهودی های ایران معتقدند کوروش از پدر ایرانی و مادر یهودی به دنیا آمد که البته هیچ پایه تاریخی ندارد ولی از نظر روانشناسی یهودیان ایران خیلی مهم است. چون نشان میدهد آنقدر به کوروش اعتقاد داشتند و احترام میگذاشتند که همیشه میخواستند نشان دهند که بخشی از یهودی هاست. جالب است که کوروش از نظر آنها، هم یهودی است و هم ایرانی و این موجودیت یهودی های ایران را نشان میدهد که هم خودشان را یهودی میدانستند و هم ایرانی.
به نظر می آید جایگاه کوروش در میان یهودیان بزرگ تر است تا در میان ایرانیان.
نقش کوروش در تاریخ وسیع ایران البته نقش خیلی بزرگی است. ولی به آن صورت مقدس نیست. در ایران به صورت یک شخصیت سیاسی و رهبر و پایه گذار یک خاندان بزرگ است که در تاریخ ایران سهم بسیار بزرگی دارد. و این درست است. اما از دیدگاه یهودی ها بیشتر جنبه ملی و مذهبی پیدا کرده و در ایران هم با شخصیت کوروش و با اعمال و اقدامات او، آن طور که باید و شاید، آشنایی ندارند. مثلا تا ۳۰ سال پیش، بخاطر ایدئولوژی سیستم پهلوی، برای اینکه میخواستند ایران را برگردانند به ریشه های پیش از اسلام، تاکید بر دوره هخامنشیان زیاد بود و از کوروش زیاد نام برده میشد. اتفاقی نبود که جشن ۲۵۰۰ سالگی را در مرکزش در شیراز گرفتند. یعنی در تاریخ ایران تا روی کار آمدن رژیم اسلامی از کوروش زیاد اسم برده میشد. حتی در کتاب های تحصیلی در مدارس از کوروش به عنوان یک شخصیت تاریخی و بزرگ نام برده میشد. ولی این درست است که بین برداشت ایرانیان از کوروش و برداشت یهودیان، با وجود شباهت های زیاد، تفاوت هست.
آیا در کتابهای درسی مدارس اسرائیل هم از کوروش نام برده میشود؟
بله. در مدارس اسرائیل برای اینکه شاگردان بتوانند دیپلم بگیرند یکی از رشته های اجباری رشته تاریخ است و در آن یکی از قسمت های اجباری دانستن تاریخ یهود است. یکی از فصلهایی که در آنجا حتماً باید از آن اطلاع داشته باشند موضوع برگشتن یهودی ها و کمک و حمایت کوروش از یهودیان است و اشاراتی که در کتابهای مقدس یهود یعنی کتاب عزرا و کتاب نحمیا شده. شاگرد های مدارس یهودی باید با شخصیت کوروش آشنا شوند و میدانند کوروش که بوده و در چه دوره ای از تاریخ زندگی میکرده و چه رابطه ای با یهودی ها داشته و چه نقشی در تاریخ یهود داشته.
در دانشگاهها هم آیا رشته های خاصی در این زمینه هست؟
متاسفانه رشته های ایران شناسی در دانشگاههای اسرائیل در رابطه با ایران مدرن در قرن ۱۹ تا ۲۰ است به خصوص بعد از انقلاب مشروطه در سال ۱۹۰۶. به تاریخ گذشته و باستانی ایران زیاد توجه نمیشود. البته ما در اسرائیل پنج تا دانشگاه داریم که در آنها هم زبان فارسی تدریس میشود و هم تاریخ و فرهنگ ایران ولی همینطور که گفتم تمرکز روی تاریخ مدرن است.
در دانشگاه اورشلیم که اولین پایه گذار ایرانشناسی در اسرائیل است به تاریخ ایران پیش از اسلام خیلی اهمیت میدادند به خاطر اینکه ریشه های ایران بعد اسلام بدون دانستن و آشنایی با فرهنگ و تاریخ و مذهب پیش از اسلام امکان پذیر نیست و به این خاطر بخصوص درباره هخامنشیان و در دوره اشکانیان و ساسانی ها، سه حکومت ایران قدیم، در اورشلیم زیاد تاکید میشد. ولی متاسفانه در این چند سال اخیر استادهایی که در این رشته ها کار میکردند یا با کمال تاسف کارشان را کنار گذاشته اند و یا اینکه فوت کرده اند. در دانشگاه عبری اورشلیم بخاطر گرفتاری های مالی، این بخش بزرگ، که به عنوان بخش ایران و ارمنستان و هند بود، تا حد زیادی بسته شده. به این خاطر متاسفانه آن طور که باید و شاید به بخش ایران پیش از اسلام، نه در دانشگاه اورشلیم و نه در دیگر دانشگاه ها، پرداخته نمیشود که جای تاسف دارد.
نظرات
ارسال یک نظر