جمهوری اسلامی در وضعیت قرمز
در میان زمامداران نظام، برخی مشکلات را انکار میکنند و یا دست کم میگیرند. برخی هشدار میدهند و هراسافکنی میکنند. برخی معتقدند بدون دولت کشور بهتر اداره میشود و برخی نیز مشکل را از دولت فعلی میدانند و انتخابات زودهنگام را پیشنهاد میکند. برخی نیز از «کودتا» و دولت نظامی یا سپاهی سخن میگویند. اما برای همه اینها صحبت بر سر نظام است و نه مردم!
کیهان لندن
بازار و بازاریان در چهار دههای که از عمر جمهوری اسلامی میگذرد، هرگز دست به اعتراض نزده و پا به خیابان نگذاشته بودند. نه در دهه ۶۰ خبری از اعتراض بازار به عزل ابوالحسن بنیصدر بود، نه در سال ۸۸ و پس از انتخابات کذایی آن سال از «جنبش سبز» حمایت کردند. در دیماه سال گذشته هم که مردم در بیش از یکصد شهر به خیابان آمدند، بازار و بازاریها با آنها همراهی نکردند. اعتراض بازار در روزهای گذشته اما بسیاری را در بالاترین سطح نظام هم غافلگیر کرد.
اعتراض بازاری که همیشه پشت و پشتوانه نظام حاکم در چهل سال گذشته بوده است، تنها میتواند نشان از شدت بحران و وخامت اوضاع داشته باشد. اعتراضی که شاید از سوی مخالفان دولت هم راهاندازی شده باشد، ولی به دلیل سرشت وضعیت و مشکلات بلافاصله کنترلش از دست آنها خارج و به دست کسانی میافتد که با کلیت نظام مشکل دارند. کم و بیش اتفاقی که میتوان گفت در دیماه در مشهد نیز افتاد و بیدرنگ تبدیل به جرقهای شد که آتش نارضایی در بیش از ۲۵ استان کشور را شعلهور ساخت. در جمهوری اسلامی هر فرصت و موقعیتی برای اعتراض به سیاستهای نظام و مبارزه علیه کلیت آن مغتنم است و توسط قشرهای مختلف مردم به ویژه جوانان مورد استقبال و استفاده قرار میگیرد.
وضعیت قرمز
جمهوری اسلامی امروز در وضعیت قرمز قرار دارد. تنها حسن روحانی است که صحبت از کشور گل و بلبل میکند و معتقد است مشکلات آنچنان گسترده نیستند که نتوان از آنها با حفظ سیاستهای موجود عبور کرد. او برای این عبور، صورت مسئله را پاک میکند!
محمدجواد ظریف، وزیر خارجه دولت «تدبیر و امید»، برخلاف رئیس جمهورش، نگرانی خود را نهان نمیکند. ظریف در نشستی با اعضای اتاق بازرگانی در اشاره به وضعیت بحرانی کنونی خواهان انسجام همه، حتا نیروهای مخالف نظام، برای مقابله با شرایط دشوار کنونی شد. وزیر خارجه جمهوری اسلامی گفت: «در حال حاضر انسجام داخلی از هر چیز دیگری در کشور مهمتر است، در حال حاضر از نان شب و هوا نیز برای ما مهمتر است.»
او در ادامه افزود: «ما در ایران از اصولگرا، اصلاحطلب، بیخط، مخالف جمهوری اسلامی و یا مخالف دولت همه در یک کشتی نشستهایم و اکنون هدف دشمنان نه نظام، نه دولت بلکه ایران است. این ایران است که اکنون برای تحقق برخی از اهداف و تمایلات مانع است و میخواهند ایران را نابود کنند». هراسافکنی و مترسک فروپاشی کشور در صورت گذار از نظام کنونی، حربه جدیدی نیست. مدتهاست که رهبران جمهوری اسلامی با مساوی قرار دادن سرنگونی نظام کنونی با فروپاشی کشور، تلاش دارند مردم معترض را از خیابان به خانههایشان بازگردانند. اگر در گذشته از مترسک «سوریهای شدن» استفاده میکردند، امروز مثلث «واشنگتن- ریاض- تلآویو» را دشمنی اعلام میکنند که قرار است با «تجزیه»، بقای ایران را در خطر قرار دهند. هیچکدام از زمامداران نظام از جمله محمدجواد ظریف به روی خود نمیآورند که مسبب چنین شرایطی همانا نظام جمهوری اسلامی است و به قول معترضان در شعارهایشان، «دشمن» ایران خود اینها و نظامشان هستند!
انتخابات زودهنگام
اگر محمدجواد ظریف آرزوی انسجام دارد تا جمهوری اسلامی بماند، دیگران به فکر جانشینی برای دولت بیخاصیت و ناتوان کنونی هستند. جانشینی که بتواند برای مدت کوتاهی هم که شده، امید را به مردم بازگرداند و چند صباحی به عمر جمهوری اسلامی بیافزاید. حسین موسویان سفیر سابق جمهوری اسلامی در آلمان که «ترور میکونوس» در زمان مسئولیت وی انجام شد و در دور اول مذاکرات هستهای دستیار حسن روحانی بود و امروز ساکن آمریکاست، استعفای رئیس جمهور کنونی و برگزاری انتخابات پیش از موعد و زودهنگام را مناسبترین راه حل برای خروج از بحران کنونی میداند و با آدرس غلط دادن درباره اینکه گویا مشکلات به دلیل دولت کنونی است، معتقد است اگر این دولت دو سال دیگر بر سر کار بماند، بحران ابعادی غیرقابل کنترل خواهد یافت.
اسدالله بادامچیان، نایب رئیس حزب مؤتلفه نیز انتخابات زودهنگام را بهترین راه میداند و حزب خود را که کاندیدایش در آخرین انتخابات ریاست جمهوری کمتر از یک درصد رأی آورد را نامزد ریاست دولت میکند.
امیر خجسته، نماینده همدان در مجلس شورای اسلامی که به موتلفه نزدیک است، تهدید میکند در صورت عدم کنارهگیری روحانی، تقاضای عدم کفایت سیاسی او را در دستور کار قرار دهد. البته اصلاحطلبان مخالف هرگونه انتخابات زودهنگام هستند، چون کاندیدایی برای ریاست جمهوری ندارند. محمد خاتمی که تا چندی پیش از وی به عنوان کارتی با امکان بُرد استفاده میشد، امروز برگ سوختهای بیش نیست که حتا حمایت بخش زیادی از اصلاحطلبان را نیز از دست داده است.
دولت نظامی
یحیی رحیمصفوی فرمانده پیشین سپاه پاسداران که امروز سمت مشاور ارشد علی خامنهای را یدک میکشد اخیرا در نقد دولت حسن روحانی گفت «اگر دولت نباشد کشور بهتر اشاره میشود». یحیی رحیمصفوی این سخنان را که ساعاتی بیش در پایگاه اینترنتی خبرگزاری فارس دوام نیاورد، در دیدار با برخی از فرماندهان سابق سپاه در استان فارس بیان کرد. برخی از مفسران سیاسی این سخنان مشاور ارشد علی خامنهای را درخواست یک کودتای نظامی میدانند که با برکناری دولت حسن روحانی و انداختن تمام گناهان وضعیت کنونی به گردن او، خشم و نارضایی مردم از نظام را به سمت دولت منحرف سازند.
البته تشکیل دولت نظامی ماههاست که از سوی جناحهای مختلف با زبان و بیان و اهدافی متفاوت مطرح میشود. یکی از اولین کسانی که طرح تشکیل دولت نظامی را مطرح ساخت، هوشنگ امیراحمدی، استاد دانشگاه راتگرز در ایالت آمریکایی نیوجرسی بود. هوشنگ امیراحمدی که تا کنون در چندین انتخابات ریاست جمهوری به عنوان کاندیدا ثبت نام کرده ولی هرگز نتوانسته است از صافی شورای نگهبان رد شود، معتقد است «اگر آقای خامنهای انقلاب نکند، مردم انقلاب خواهند کرد». البته «انقلاب» مورد نظر این استاد دانشگاه راتگرز، «کودتا» یا دقیقتر بگوییم، برکناری دولت کنونی، به رهبری شخص علی خامنهای در همکاری با سپاه پاسداران است.
مذاکره با آمریکا
هوشنگ امیراحمدی معتقد است که با این «کودتای انقلابی» راه برای مذاکره مستقیم جمهوری اسلامی با آمریکا هموار خواهد شد، زیرا به گفته او «ورود قدرتمند نیروهای نظامی در کنار مردم» به «خروج عزتمند روحانیون» خواهد انجامید و راه برای حل «مشکلات سیاست خارجی کشور شامل روابط با آمریکا و همسایگان از طریق مذاکرات عزتمند، قدرتمند، و حکمتمند» که تنها راه «برونرفت از بحران عمیق و خطرناک فعلی است» را باز خواهد کرد. هوشنگ امیر احمدی، که دارای روابطی با دولت های قبل و کنونی آمریکا است، بدون شک این طرح را در واشنگتن مطرح ساخته و به دنبال حامیانی برای آن است.
برخی از دولتهای اروپایی نیز که امید از اصلاحطلبان و اعتدالیون بریدهاند و دیگر فریب لبخندهای محمدجواد ظریف را هم نمیخورند، در ماههای اخیر به نظامیان در جمهوری اسلامی با نگاه مثبتتری نگاه میکنند. یکی از دیپلماتهای برجسته یککشور اروپایی که دارای روابط تجاری بسیار گستردهای با جمهوری اسلامی است، شک ندارد که روی کار آمدن سپاهیان راه را برای مذاکره تهران هموارتر خواهد ساخت، زیرا «نظامیان، برخلاف جناحهای سیاسی، اعتقاد کمتری به ارزشهای اسلامی دارند و با دیدی پراگماتیست یا عملگرا به سیاست نگاه میکنند».
مذاکره مستقیم با آمریکای دونالد ترامپ، و نه تنها در رابطه با برجام و توافق هستهای بلکه بر سر مسائل دیگر، امروز در دستور کار جناحهای مختلف در جمهوری اسلامی قرار دارد. بیانیه صد فعال سیاسی و مدنی اصلاحطلب برای مذاکره مستقیم با آمریکا، مخالفت سخت محمد خاتمی با این بیانیه و با چنین مذاکراتی را باید در همین چهارچوب بررسی کرد. برخی رسانههای عربی صحبت از سفر مخفیانه محمدجواد ظریف به سلطاننشین عمان در هفتههای گذشته میکنند. در این سفر که منابع دو دولت آن را تائید نمیکنند، گویا محمدجواد ظریف از سلطان قابوس خواسته است بار دیگر، مانند دوران ریاست جمهوری دوم محمود احمدی نژاد، مقدمات دیدار مستقیم نمایندگان تهران و واشنگتن را در شهر مسقط فراهم سازد.
البته پرسشهایی نیز در رابطه با مذاکرات مستقیم جمهوری اسلامی با آمریکا مطرح است: دونالد ترامپ تا چه اندازه در شرایط کنونی خواستار ورود به مذاکره مستقیم با جمهوری اسلامی است؟ آیا جمهوری اسلامی به اندازه کافی برای پذیرفتن چنین مذاکراتی تضعیف شده است؟ آیا سپاه برای پیشبرد مذاکرات مستقیم با آمریکا حاضر به قربانی کردن نیروهای قدس وفرمانده آن، قاسم سلیمانی هست؟ کدام چهره نظامی میتواند هدایت این مذاکرات را برعهده بگیرد؟ آیا دریادار علی شمخانی که هم در ارتش خدمت کرده و هم در سپاه و اکنون دبیر شورای عالی امنیت ملی است، برای این نقش مناسب است؟ آیا علی خامنهای خواهد پذیرفت جام زهری به این غلظت را بنوشد یا باید منتظر مرگ او بود؟ اینها و بسیاری پرسشهای دیگر، مسائلی هستند که در ماههای پیش رو پاسخ خود را نه به صرف برنامه و ارادهی زمامداران بلکه عمدتا بر بستر حرکتهای اعتراضی و خیزش مردم جان به لب رسیده، خواهند گرفت.
احمد رأفت
احمد رأفت
نظرات
ارسال یک نظر