نسخه مراجع مرتجع؛ پمپاژ «مسیحیت ستیزی» در نظام قضایی جمهوری اسلامی

از قاضی گرفته تا بازجو و حتی زندانبان برای خُرد کردن استخوان‌های یک نوکیش مسیحی در زندان بسیج می‎شوند.

«محبت نیوز»- جعفر سبحانی از مراجع تقلید بلندپایه که سابقه زیادی در زیاده‎گویی و سخنرانی‎های توهین‎آمیز و موضع‎گیری علیه مسیحیان دارد در اظهار نظری جدید در مورد فعالیت «رسانه‌های مسیحی» هشدار داده و گفته آن‏ها «جوانان ما را به آیین محبت دعوت می‌کنند اما پشت سر این رسانه‎ها دولت‌های ستمکاری است که پیوسته با سلاح‌های مرگبار مسلمانان را می‌کشند و تخم نفاق در میان آنان می‌پاشند.»
او در یادداشتی که در پایگاه خبری «شفقنا» منتشر شد، توصیه کرده «جوانان ما نباید فریب چهره‌های بشاش و خندان گروه تبشیری مسیحی را بخورند. این نوع گشاده‎رویی نوعی بازیگری است تا بر مسلمانان مسلط شوند و مواهب آنان را به غارت ببرند.»

نقد دیدگاه‎های روحانیون مرتجعی مثل سبحانی در عمل وقت تلف کردن است. او چنان متحجر است که در یک سخنرانی عامل خشکسالی را عدم پایبندی ملت به دین دانست و یا در جای دیگری گفته «روحانیت در فیزیک و شیمی دخالت نمی‎کند، دیگران هم در دین دخالت نکنند» اما خودش به آن‌چه می‎گوید باور ندارد و در همه امور اظهار نظر می‎کند و اغلب هم سوژه شبکه‎های اجتماعی می‎شود اما رویکرد او در مورد مسیحیت بیشتر از آن‎که از روی نادانی و کج‎فهمی ذاتی‎اش باشد غرض‌ورزانه و یادآور فاشیسم مذهبی است. همچنان که تابستان سال ۱۳۹۶ در یک سخنرانی می‎گوید «مسیحیان نجس هستند»!
جمهوری اسلامی در شرایط بحرانی قرار گرفته است و گوش مردم از هجویات منبری‎هایی که دستشان در جیب ملت است و در عین مفت‌خواری هیچ دستاوردی به جز دخالت در احوال شخصی آحاد جامعه ندارند پُر شده است.

ضدیت با مسیحیت برای سلسله مراتب روحانیت از مراجع پرنفوذ حکومتی گرفته تا طلاب و روحانیون جوان «نان و آب» دارد. آن‎ها با همین سخنرانی‎ها چهره می‎شوند و از میان بسیجی‎ها و نوجوانان آتش‏ به اختیار برای خود مرید و طرفدار جمع می‎کنند و اندک امکاناتی در اختیارشان قرار می‎دهند و در نهایت با شستشویی مغزی آنان در نقش «کارخانه‌‎ی تولید سرباز برای ولایت» ماموریت خود را پیاده می‎کنند.
این‎که در قوه قضائیه جمهوری اسلامی جایی که باید عدل و داد پیاده شود، یک مسیحی فقط به خاطر حضور در کلیسای خانگی با اتهام امنیتی روبرو می‎شود و ۵ سال حبس و دو سال تبعید می‎گیرد ناشی از تاثیر باورهای ضدمسیحی در سیستم قضایی جمهوری اسلامی است که منبع و منشاء آن همین دسته افراد هستند. در نتیجه از قاضی گرفته تا بازجو و حتی زندانبان برای خرد کردن استخوان‌های یک نوکیش مسیحی در زندان بسیج می‎شوند و یا در همین قضایی یا زیرپا گذاشتن اصول شرافت چندین برابر یک زندانی که مرتکب جرایم اقتصادی و فساد شده به یک اقلیت مسیحی فشار روحی و روانی وارد می‎شود. اتفاقن سبحانی از مراجعی است که در بدنه نظام جمهوری اسلامی با نهادها و ارگان‏های مختلفی سر و کار دارد و چون صاحب تریبون است اعتقادات خود را به گروه‎های هدف پمپاژ می‎کند.
عملکرد دستگاه قضایی با مسیحیان رگه‎های دشمنی قضات و امنیتی‎ها با مسیحیت را به وضوح آشکار می‎کند. چطور ممکن است وثیقه یک نوکیش مسیحی که در نهایت بشارت داده و چند جزوه و کتاب مقدس در منزلش نگه داشته ده‎ها برابر بیشتر از زندانیان جرایم اجتماعی باشد؟